English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (8267 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
strawberry roan U اسب قرمز رنگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
red <adj.> قرمز
redder U قرمز
reddest U قرمز
reds U قرمز
detector U گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
detectors U گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
red light U چراغ قرمز
red lights U چراغ قرمز
cardinal U سهره کاکل قرمز امریکایی
cardinals U سهره کاکل قرمز امریکایی
rubella U قرمز کننده پوست
redhead U مو قرمز
redheads U مو قرمز
auburn U قهوهای مایل به قرمز
auburn U رنگ قرمز مایل به زرد
cedar U رنگ قرمز مایل به زرد
cedars U رنگ قرمز مایل به زرد
loganberries U میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
loganberry U میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
infra red U زیر قرمز
infra-red U زیر قرمز
paprika U میوه رسیده فلفل قرمز
wallabies U کانگوروی متوسط القامه گردن قرمز
wallaby U کانگوروی متوسط القامه گردن قرمز
caramel U مایل به قرمز
caramels U مایل به قرمز
mahogany U رنگ قهوهای مایل به قرمز
carbuncle U رنگ نارنجی مایل به قرمز
carbuncles U رنگ نارنجی مایل به قرمز
carrot U زردک مانند موی قرمز
carrots U زردک مانند موی قرمز
gold fish U ماهی قرمز
goldfish U ماهی قرمز
magenta U یکجور رنگ قرمز
fez U کلاه قرمز منگوله دار فس
fezzes U کلاه قرمز منگوله دار فس
bloodier U خون الود قرمز
bloodiest U خون الود قرمز
bloody U خون الود قرمز
flush U قرمز کردن
flushes U قرمز کردن
flushing U قرمز کردن
red tape U نوار باریک قرمز
strawberry mark U لکه برامده و قرمز رنگ مادرزادی در بدن شخص
strawberry marks U لکه برامده و قرمز رنگ مادرزادی در بدن شخص
rubicund U رنگ مایل به قرمز
scarlet U قرمز مایل به زرد
rubric U عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
rubric U خط قرمز
rubrics U عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
rubrics U خط قرمز
snooker U مثل بیلیاردانگلیسی با51 گوی قرمز و 6 گوی رنگی مختلف بین دو نفر یا دوتیم
ruddy U قرمز رنگ
cameo U رنگهای مابین قرمز مایل به ابی یاقرمزمایل به زرد
cameos U رنگهای مابین قرمز مایل به ابی یاقرمزمایل به زرد
redden U قرمز کردن
redden U قرمز شدن
reddened U قرمز کردن
reddened U قرمز شدن
reddening U قرمز کردن
reddening U قرمز شدن
reddens U قرمز کردن
reddens U قرمز شدن
elm U نارون قرمز
elms U نارون قرمز
bloodshot U قرمز
angrier U قرمز شده
angriest U قرمز شده
angry U قرمز شده
sanguine U قرمز برنگ خون
terra cotta U گل صورت سازی قرمز مایل به قهوهای
carmine U ماده رنگی قرمز دانه
cochineal U قرمز دانه
cochineal U قرمز شراب کش
petunia U رنگ قرمز مایل بابی
petunias U رنگ قرمز مایل بابی
pansies U رنگ قرمز مایل به ابی
pansy U رنگ قرمز مایل به ابی
raisin U رنگ قرمز مایل به ابی
raisins U رنگ قرمز مایل به ابی
anemone U لالهء نعمان رنگ قرمز مایل به ابی
anemones U لالهء نعمان رنگ قرمز مایل به ابی
crimson U قرمز سیر
crimson U لاکی قرمز کردن
glow U تاب امدن قرمز شدن
glowed U تاب امدن قرمز شدن
glows U تاب امدن قرمز شدن
claret U نوعی شراب قرمز
clarets U نوعی شراب قرمز
triad U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triads U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
sepia رنگ قرمز قهوه ای
bay U سرخ مایل به قرمز
bayed U سرخ مایل به قرمز
baying U سرخ مایل به قرمز
bays U سرخ مایل به قرمز
lurid U رنگ زرد مایل به قرمز
luridly U رنگ زرد مایل به قرمز
vermilion U قرمز
action station U وضعیت قرمز ,state battle : syn readiness of degree first
Other Matches
storm warning U پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid U اسید کارمینیک [عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
infrared line scan U ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared imagery U عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs U فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
infrared ray U اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
gules U قرمز
vermillion U قرمز
vermeil U قرمز
ponceau U قرمز
sanguineous U قرمز
raddle U گل قرمز
laky a U قرمز
red line U خط قرمز
erythrean U قرمز
erythroid U قرمز
vinaceous U قرمز
cramoisy U قرمز
aka U قرمز
coralline U قرمز
minium U اکسید قرمز
kidney bean U لوبیا قرمز
ladyfinger U فلفل قرمز
minium U شنجرف قرمز
methyl red U قرمز متیل
martagon U سوسن قرمز
red card U کارت قرمز
body brick U اجر قرمز
bright red U قرمز روشن
Cayenne U فلفل قرمز
chlorophennol red U قرمز کلروفنول
congo red U قرمز کنگو
cresol red U قرمز کرزول
dressed inred U قرمز پوش
encrimson U قرمز کردن
first class brick U اجر قرمز
gorcock U با قرقره قرمز
hot pepper U فلفل قرمز
infera red U مادون قرمز
infrared U مادون قرمز
infrared U زیر قرمز
murrey U قرمز ارغوانی
nacarat U قرمز روشن
rubious U قرمز یاقوتی
ruby of arsenic U زرنیخ قرمز
ruffous U قرمز کم رنگ
rufous U قرمز کم رنگ
safflower carmine U قرمز کافیشه
staring red U قرمز زننده
hot line U تلفن قرمز
hot lines U تلفن قرمز
red pepper U فلفل قرمز
red peppers U فلفل قرمز
kidney beans U لوبیا قرمز
crimson U قرمز روناسی
scarlet U قرمز لاکی
scarlet U قرمز جگری
rubescent U قرمز شونده
rubefy U قرمز کردن
neutral red U قرمز خنثی
oxide of copper U توتیای قرمز
phenol red U قرمز فنول
red brick U اجر قرمز
red lead U سرب قرمز
red letter U با حروف قرمز
red lips U لبهای قرمز
red nucleus U هسته قرمز
redlining U خط قرمز کشیدن
rel pole U قطب قرمز
ripe lips U لبهای قرمز
rosily U برنگ قرمز
roucou U قرمز بویا
rubefacient U قرمز کننده
rubefaction U قرمز سازی
chilli pepper U فلفل قرمز
Red chilli U فلفل قرمز
purple red U قرمز مایل به ارغوانی
vermeil U لعل قرمز رنگ
pyrope U لعل قرمز سیر
near infrared U زیر قرمز نزدیک
zincite U اکسید قرمز روی
pharaoh ant U مورچه قرمز کوچک
ochreish U قرمز چون گل اخری
carmine U نوعی رنگ قرمز
Indianred <adj.> <noun> U نوعی رنگ قرمز
light red U رنگ قرمز روشن
red clause credit U اعتبار با ماده قرمز
rubricize U قرمز نشان دادن
redshank U مرغ پا قرمز کرانه زی
redstart U بلبل دم قرمز اروپایی
roset U رنگ نفاشی قرمز
rudd U ماهی گول قرمز
rubiginous U برنگ قرمز اجری
spatalite U اکسید قرمز روی
ruby zinc U اکسید قرمز روی
ultrared U انطرف اشعه قرمز
to tinge with red U کمی قرمز کردن
red oxide of zinc U اکسید قرمز روی
red shift U جابجایی به سوی قرمز
thermal imagery U عکاسی مادون قرمز
red zinc ore U اکسید قرمز روی
rubricate U قرمز نشان دادن
kermes U قرمزدانه :کرم قرمز
infrared viewer U دوربین مادون قرمز
dunlin U ابیای پشت قرمز
plover page U ابیای پشت قرمز
hemolysis U تحلیل گویچههای قرمز
far infrared U زیر قرمز دور
farouche U یونجه گل قرمز کمرو
fireback U قرقاول پشت قرمز
carbuncled U مزین به یاقوت قرمز
hubble effect U جابجایی به سوی قرمز
hot pepper U بوته فلفل قرمز
infrared spectrum U طیف زیر قرمز
infrared absorption U جذب زیر قرمز
chianti U نوعی شراب قرمز
incarnadine U رنگ قرمز گوشتی
rubrication U نشان گذاری برنگ قرمز
sangaree U باده قرمز ادویه زده
ruddle U گل اخری زدن به قرمز کردن
rubrication U خط یا چاپ یا نشان قرمز تذهیب
sard U نوعی عقیق قرمز سیر
primary colour U رنگهایاصلی-قرمز RedسبزGreen آبیBlue
apricot color رنگ زرد و قرمز روشن
rust U رنگ قرمز مایل به قهوه ای
redorange <adj.> <noun> U رنگی میان قرمز و نارنجی
scaup duck U اردک قرمز اسیاواروپا وامریکا
shell pink U رنگ قرمز مایل به زرد
bloods hot eyes U چشمان قرمز و خون گرفته
see red <idiom> U ازشدت خشم قرمز شدن
Redviolet U رنگی میان بنفش و قرمز
red green blue monitor U مانیتور قرمز- سبز- ابی
red flag U پرچم قرمز اتومبیل رانی
red green blindness U رنگ کوری سبز- قرمز
hematoblast U گویچه قرمز نارس خون
mikado U رنگ زرد مایل به قرمز
red zone U دایره قرمز صفحه هدفگیری
mercurochrome U داروی ضدعفونی قرمز رنگ
paprica U میوه رسیده فلفل قرمز
infrared U وابسته به اشعه مادون قرمز
hoong seung U برنده هوگو قرمز تکواندو
to d. a cloth red U پارچه ایی را رنگ قرمز زدن
orchil U رنگ قرمز یا بنفشی که ازگلسنگ میگیرند
diathermic U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
thermal crossover U تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
thermal imagery U عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
Red light is a signal for danger . U چراغ قرمز علامت خطر است
diathermanous U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
red legs U نام چندجورپرنده که پاهای قرمز دارند
pyrope U هر نوع گوهر برنگ قرمز روشن
hematein U ترکیب قرمز متبلوری بفرمول 6O21H61C
rubricize U بخط قرمز نوشتن یا چاپ کردن
rubricate U بخط قرمز نوشتن یا چاپ کردن
laterization U تبدیل سنگ به رسوب صخرههای قرمز
rubricator U کسیکه عنوانهای کتابی رابخط قرمز مینویسد
baked beans U لوبیای قرمز پخته شده و گوشت خوک
popinjay U طوطی سبز رنگ ومنقار وپا قرمز
scarlet U [زمینه فرش بافته شده قرمز یکدست]
hematinic U عامل موثر در ازدیادگویچههای قرمز خون یاهموگلوبین
painted lady U پروانه قرمز که خالهای سیاه و سفید دارد
radiant exposure U وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
infrared resolution U تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
rouge U [رنگ قرمز تیره و کدر مثل زنگ آهن]
alizarin U ماده نارنجی یا قرمز رنگ که از ریشه روناس می گیرند
chromoplast U یاخته رنگی که حاوی رنگ قرمز یا زرد میباشد
lae U [نوعی رنگینه قرمز که از حشره لاکا بدست می آید.]
protest flag U پرچم قرمز کوچک بعلامت اعتراض راننده قایق
small craft warning U پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
hereford U نوعی گوساله گوشت قرمز ازنژاد انگلیسی که صورت سفیدی دارد
goal light U چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
purpurin U رنگ ارغوان یا قرمز [که از تلفیق روناس با ترکیبات فلزی دیگر بدست می آید.]
phosphor U نقاط مجزای فسفر قرمز و سبز و آبی روی صفحه نمایش CRT
red-nose U آدمی که دماغش قرمز است [چونکه بیش از اندازه مشروب می نوشد] [اصطلاح روزمره]
boozer's nose U آدمی که دماغش قرمز است [چونکه بیش از اندازه مشروب می نوشد] [اصطلاح روزمره]
aperture mask U استفاده در صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای قرمز و سبز و آبی
drinker’s nose U آدمی که دماغش قرمز است [چونکه بیش از اندازه مشروب می نوشد] [اصطلاح روزمره]
diver's flag U پرچم قرمز با نوار سفید روی قایق برای هشدار به قایقرانان تا از منطقه غواصی دور شوند
RGB display U سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
redout U قرمز شدن یا سرخ شدن میدان دید یا جلوی چشم انسان
sniper scope U دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
RGB U روش تولید رنگ با ترکیب نور سه رنگ اصلی قرمز و سبز و آبی
hemoglobin U ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
fuchsin U رنگ قرمز مایل به ابی که برای رنگ امیزی پشم وابریشم وچرم بکا رمیرود
fuchsine U رنگ قرمز مایل به ابی که برای رنگ امیزی پشم وابریشم وچرم بکا رمیرود
hanna U گل حنا [از برگ های این گیاه جهت تهیه رنگینه های قرمز مسی و نارنجی استفاده می شود.]
infra red link U سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
guinea pepper U فلفل قرمز هندی فلفل فرهنگی
madder U گیاه روناس [از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
Ladik prayer rug U قالیچه سجاده ای لادیک [این فرش بیشتر مربوط به ترکیه می باشد و در آن از دو یا سه ستون محرابی به همراه گل های لاله با رنگ های غالب قرمز و آبی استفاده می شود.]
tone-on-tone U [بکار گیری یک رنگ با پس زمینه متفاوت در زمینه فرش بطور مثال دو نوع رنگ قرمز یکی تیره و دیگری روشن]
Reihan U ریحان [شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
straw yellow U رنگ زرد براق مایل به قرمز رنگ زرد کهربایی
Sarouk U ساروق [حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
log wood U درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
Loo sanpra U [منطقه ای در چین که در آن یک فرش کوچک در ابعاد یک متر در یک متر با رنگ های قرمز، زرد، سیاه و آبی به دست آمده است و عمری بین هزار و هفتصد پانزده تا دو هزار و دویست و نود سال دارد.]
gold washing U شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
simple design U طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
old red sandstone U سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
Recent search history Forum search
3as red as a rose
1اصطلاحاترنگ قرمز به فارسب
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com